۱۳۸۷ آبان ۳۰, پنجشنبه

بلور


و این رهگذران عبوس که هر از گاه لعن‌های دوزخی را به ما هبه می کنند شاید روزی خود نیز به قناعت آسودن، دست از اشاره و وهن بردارند. امشب، پیراهن سرخ انارت را بر تن کن. می خواهم دانه‌های دلت را بشمارم...

۵ نظر:

  1. جا مانده است
    چیزی جایی
    که هیچ گاه دیگر
    هیچ چیز
    جایش را پر نخواهد کرد
    نه موهای سیاه و
    نه دندانهای سفید

    پاسخحذف
  2. عزیزم چه عکس قشنگی کرفتی.کی کرفتی که من نفهمیدم[سوال][سوال]

    پاسخحذف
  3. فوق العاده،تنها واژه...

    آرزوی توفیق روز افزون برای پسرخاله و نسیم عزیز 2 گل.

    پاسخحذف
  4. سلام گلم
    مرسي كه هميشه مي يايي
    دوست واقعي و با معرفت به تو ميگن .
    كلا دلم از دنيا گرفته از اجتماع و...
    هميشه شاد بودم دور از عقله
    گاهي پيش مي ياد

    پاسخحذف
  5. دیدن دانه های انار از پشت بلور چه شفافیت و لغزنده گی خواهد داشت.

    پاسخحذف