این روزها یاران زمانه سخت در کار افشاگریاند. با همان قواعد و اصراری که مدتهاست به نحو مزحکی ملی شده. یکی مسیح است و دیگری یهودا و قاضی، خدایگان مخاطب، که بیشتر تشنهی هیجانند تا کشف راستی!
اول آنکه: این دو ادبیات دیگر تهوع آور شده :
- ادبیاتی که افشا میکند
- ادبیاتی که قدیسه میسازد
دوم آنکه: هیچ یک از ما مسیح یا یهودای مطلق نیست. ما همانقدر خوبیم که میتوانیم بد باشیم. چانهزدن برسر اینکه کدام یک از ما راستتر است چیزی به جز آب در هاون کوبیدن نیست. بهتر این است که هر یک از ما جرات داشته باشیم که مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم. حال چه گند عالم گیر باشد و چه عطر دلپذیر.
چهارم آنکه: ظاهرا بزرگان عرصهی رسانه و اندیشه و قلم ما بیشتر از پیش محتاج مشق دموکراسیاند و البته رعایت انصاف که این روزها شده حکایت همان گشتم نبود، نگرد نیست...!
---------------------
به: سیبستان و خلوت انس و باقی رفقا...
اول آنکه: این دو ادبیات دیگر تهوع آور شده :
- ادبیاتی که افشا میکند
- ادبیاتی که قدیسه میسازد
دوم آنکه: هیچ یک از ما مسیح یا یهودای مطلق نیست. ما همانقدر خوبیم که میتوانیم بد باشیم. چانهزدن برسر اینکه کدام یک از ما راستتر است چیزی به جز آب در هاون کوبیدن نیست. بهتر این است که هر یک از ما جرات داشته باشیم که مسئولیت کارهایمان را به عهده بگیریم. حال چه گند عالم گیر باشد و چه عطر دلپذیر.
سوم آنکه: سرنوشت سقراط را به دست شعور و قضاوت عوام سپردن چیزی جز زهر شوکران، حاصل نیست. اینکه چه تعداد مخاطب برای ما کف میزند یا لیچار بارمان میکند کمکی به حل مسئله نمیکند.
چهارم آنکه: ظاهرا بزرگان عرصهی رسانه و اندیشه و قلم ما بیشتر از پیش محتاج مشق دموکراسیاند و البته رعایت انصاف که این روزها شده حکایت همان گشتم نبود، نگرد نیست...!
---------------------
به: سیبستان و خلوت انس و باقی رفقا...
در کنار این دو واژه یاد شده سالهاست که از شهید خواهر برادر و ..همین حالت بمن دست میدهد اما در مورد رادیو و حال دسته کشی ها و. . جای تاسف دارد بویژه از طرف آنهایی که مراوده ایی داشتند و از صر این سفره تکه نانی
پاسخحذف